استاد رحیم دیندار(کامران) شاعر نویسنده محقق دانشمند و پژوهشگر
معاصر ایران و جهان غزل: سرای دیده سرای دیده ام امشب ز دوست خالی بود
نیامدی که ببینی مرا چه حالی بود دلم به گلشن پژمرده مانَد از غم دوست
اسیر آتش و .........
استاد رحیم دیندار(کامران) شاعر نویسنده محقق دانشمند و پژوهشگر
معاصر ایران و جهان غزل: سرای دیده سرای دیده ام امشب ز دوست خالی بود
نیامدی که ببینی مرا چه حالی بود دلم به گلشن پژمرده مانَد از غم دوست
اسیر آتش و بیداد خشک سالی بود به جز سرای دل ما مرو به بزم دگر
که پارسال تو را مأمن این حوالی بود تو بودی و من و این قالی سراچه غم
که گفتگوی من و تو به روی قالی بود
چنان زعشق توشوریده سر شدیم و خراب که هر که دید مرا گفت لااُبالی بود
به سنگ هجر تو به شکست شیشه دل ما چه جای شکوه دل از کوزه سفالی بود نگاه خسته و فریاد زرد و ناله سرد مرا سه هدیه ز تو نازنین غزالی بود غم فراق تو را نازم ای نگار عزیز که میهمان دلم در شب هلالی بود به نام خالق آزادی و عدالت و حق همین غزل ز تو کام فقط به خاطر تو (...
ما را در سایت فقط به خاطر تو ( دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1fbt8 بازدید : 146 تاريخ : پنجشنبه 23 دی 1395 ساعت: 7:05